تمنا


به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا از آن ما کن ای دوست

دلم دریا شد و دادم به دستم
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست
نظرات 1 + ارسال نظر
هادی سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:41 ق.ظ http://dekiero.persianblog.com

برانم که یک روز
یک روز ابری
از آن روز های غم افزای باران
برون آیم از کسوت تن

سبکبال و راحت به بالا
به عالی اعلا روم
روم دور و تنها
فارغ ز تنها
همانجا که یک روز از آن آمدم
به معنای بودن به آنجا روم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد