-
بازهم استاد...
پنجشنبه 22 مردادماه سال 1383 11:08
دوست داشتن از عشق برتر است... عشق یک جوشش کور است... و پیوندی از سر نابینایی... اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بسیرت روشن و زلال... عشق با زمان بی ارتباط نیست و گذر فصلها و عبور سالها بر آن اثر میکند... اما دوست داشتن در ورای سن و زمان زندگی میکند و بر آشیانهی بلندش روز و روزگار را دستی نیست. عشق تنها با...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 مردادماه سال 1383 14:38
خوب. درسته. هیچکس به آدم کمک نمیکنه، حداقل تا وقتی که خودش به خودش کمک نکنه. که اینطور. منهم برمیگردم سر درسهای استاد. استادی که همیشه بهترین راهنمام بوده. مرور درسهاش دوباره کوکم می کنه. نه این که از سر ناچاری برم سراغش… نه. با انتخاب و با عزم میرم. حرکت و توکل+عشق… این راهیه که در پیش میگیرم… بارخدایا! به من توفیق...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 مردادماه سال 1383 20:51
چرا پس هیچکی کمکم نمیکنه؟ مثل نفرین شده ها شدم!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مردادماه سال 1383 17:47
چرا ذهنم اینقدر خاک گرفته؟ بوی نا گرفته؟ من چرا شبیه خودم نیستم؟ عجب خودمو گم کرده بودم! میخوام به خودم برگردم...
-
گلجو چه میجوید؟
یکشنبه 18 مردادماه سال 1383 09:48
...روحی که پیام دارد، نه مرید میطلبد، نه عاشق! در رهگذر عمر چشم انتظار ایستاده است و وجودش نداییست که آشنایی را میخواهد و حیاتش نگاهی که در انبوه این صورتکهای مکرر و بی مسئولیت و بی انتظار و بی اضطرابی که بیهوده میگذرند، چهرة مأنوس و محرم خویشاوندی را بیابد که بر آن موجی از حیرت افتاده است و دو نگاهش همچون دو کودک گم...
-
رویارویی با مشکلات
پنجشنبه 28 خردادماه سال 1383 19:49
In times of trouble , don't say : "God , I have a big Problem!" Say : "Hey Problem, I have a big God ! " Never forget it
-
مطلب دزدی: دنیای ما چقدره؟؟
دوشنبه 4 خردادماه سال 1383 15:45
این مطلب رو من دزدیدم! به اینش اعتراف میکنم. از کجا دزدیدم؟؟ به اینش اعتراف نمیکنم! چرا نمیگم از کجا دزدیدم؟ به خودم مربوطه! چرا دزدیدم؟ چون فوق العاده بود. عالی بود. حرف حساب بود. نویسنده اش هم حتماْ یه آدم فوق العاده است: دنیا ی ما چقدره؟ سلام برو بچه های دوست داشتنی تا حالا شده حس کنید ؛چقدر رها هستید و چه حال خوبی...
-
دعا
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1383 17:23
پروردگارا، به من آرامش ده، تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم. دلیری ده، تا تغییر دهم آنچه را که میتوانم تغییر دهم. بینش ده، تا تفاوت ایندو را بدانم. و مرا فهم ده، تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند. جبران خلیل جبران
-
دل تکونی
چهارشنبه 12 فروردینماه سال 1383 12:58
یا مقلب القلوب و الابصار یا محول الحول والاحوال یا مدبر الیل و النهار حول حالنا الی احسن الحال رسیدیم به انتها ، انتهای سالی دیگر ... و بار دیگر تمام امیدهایمان را گره خواهیم زد به دعای ابتدای سال و چقدر ایمان در سراسر وجودمان خواهد درخشید ، چه بار سنگینی را بر دوش می کشیم، دانه دانه حسرتها که از دانه دانه روزها...
-
تولدم مبارک
چهارشنبه 13 اسفندماه سال 1382 21:01
اینم از ۲۹ سالگی بعدش چی؟ هنگام سپیده دم خروس سحری دانی که چرا همی کند نوحه گری؟ یعنی که نمودند در آیینهی صبح کز عمر شبی گذشت و تو بیخبری!
-
استعدادهای شگرف ما آدمها
دوشنبه 4 اسفندماه سال 1382 20:11
داشتم فکر میکردم. نه ،فکر نه، نگاه میکردم... شاید هم گوش میکردم... به صدای دل این آدمها ما آدمها برای منفی شدن، برای منفی گفتن، برای منفی دیدن، برای منفی نشون دادن، و از همه بدتر برای منفی کردن و منفی ساختن استعداد شگرفی داریم. استعداد که چه عرض کنم، برامون از آب خوردن هم ساده تره!!!! حیفه، حیفیم، حیفید! به خدا زندگی...
-
عجب رسمیه رسم زمونه
جمعه 17 بهمنماه سال 1382 10:47
سلام. خوب بلاگ اسکای هم که موقتا به رحمت خدا پیوسته بود چند روزیه که برگشته. خدا رو شکر. ولی خوب این چند هفته ای که بلاگ اسکای نبود حسابی حس نوشتن از سر ما پرید. یعنی حس نوشتن گل جو هم موقتا به رحمت خدا پیوسته و دارم سعی میکنم که برش گردونم. فعلا برای خالی نبودن عریضه یه سری به اینجا بزنین و کلیپ الاکلنگ عشق رو ببینین...
-
میخها
چهارشنبه 10 دیماه سال 1382 13:17
پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت. پدرش جعبه ای میخ به او دارد و گفت هر بار که عصبانی می شوی باید یک میخ به دیوار بکوبی. روز اول پسربچه 37 میخ به دیوار کوبید. طی چند هفته بعد همانطور که یاد میگرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند، تعداد میخهای کوبیده شده به دیوار کمتر میشد. او فهمید که کنترل عصبانیتش آسانتر از کوبیدن...
-
دوست داشتن
سهشنبه 9 دیماه سال 1382 13:48
من دریافتهام که دوست داشته شدن هیچ و دوست داشتن همه چیز است و بیش از آن بر این باورم که آنچه هستی مارا پرمعنی و شادمانه میسازد، چیزی جز احساسات و عاطفهی ما نیست... پس آنکس نیکبخت است که بتواند عشق بورزد. هرمان هسه
-
تمنا
سهشنبه 9 دیماه سال 1382 11:22
به من گفتی که دل دریا کن ای دوست همه دریا از آن ما کن ای دوست دلم دریا شد و دادم به دستم مکش دریا به خون پروا کن ای دوست
-
غزل
سهشنبه 9 دیماه سال 1382 11:21
یه کامنت از غزل عزیزم داشتم، که برای یادداشت قبلیم زحمت کشیده بود، حیفم اومد شما نخونینش. البته خودش معتقده که ممکنه تکراری باشه، ولی من معتقدم بعضی حرفها هستند که اگر هزاران بار هم تکرار بشن تکراری نمیشن. مثل سلام سعی کن عظمت در نگاه تو باشد ... نه در آن چیزی که به آن می نگری
-
ستایش
دوشنبه 8 دیماه سال 1382 20:53
اینو از وبلاگ رامک دزدیدم. امیدوارم منو ببخشه ستایش تمام مردم جهان چیزی دارند که به خاطر آن سزاوار ستایش باشند. ستایشها نشانگر ادراک هستند. در خلوت خویش انسانهایی عالی هستیم ، و هیچ کس از دیگری بهتر نیست ؛ نگریستن به عظمت همسایه ات را بیاموز , وعظمت خودت را نیز بنگر. جبران خلیل جبران
-
نان تست خوشمزه
یکشنبه 7 دیماه سال 1382 21:41
نان تست خوشمزه، نوعی نان نسبتا معمولی ولی در شرایط خاص بسیار خوشمزه است که به دو روش تهیه میشود. ذیلا هر دو روش مزبور از نظرتان میگذرد: نان تست خوشمزه/طرز تهیه/روش اول: مواد لازم(برای یک نفر): گوشت گوساله یک شقه آرد سوخاری بمقدار لازم سیب زمینی خلال شده تعدادی خیار شور مقداری روغن مایع ماندهی سوختهی بدبو یک پیمانه...
-
اینها هم همه عاشق بودن
شنبه 6 دیماه سال 1382 13:30
-
مرگ در همین یک قدمی است
شنبه 6 دیماه سال 1382 00:42
در رویاهایم دیدم که با خدا گفت و گو میکنم. خدا پرسید: پس تو میخواهی با من گفت و گو کنی؟ من در پاسخش گفتم اگر وقت دارید. خدا خندید: وقت من بی نهایت است... در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی؟ پرسیدم: چه چیز بشر شمارا سخت متعجب میسازد؟ خدا پاسخ داد: اینکه آنها به گونه ای زندگی میکنند که گویی هرگز نمیمیرند. و به گونه ای...
-
آدمیزاد عجیب و غریب
یکشنبه 30 آذرماه سال 1382 22:51
همه به من میگن آدم عجیبی هستم. میگن با بقیه زنها و بقیه مردهای دنیا خیلی فرق دارم. گاهی از این حرف ملت میرم تو فکر، گاهی به ریششون میخندم. نمیدونم خلاصه. گاهی فکر میکنم که آخه کلاغ چه فرقی میکنه؟ فوقش یه بالش با اون یکی مساویتره!! گاهی فکر میکنم این فرقی که میگن من با دیگران دارم چیه؟؟!!! خیلی فکر میکنم. اصولا یکی از...
-
سلام
یکشنبه 30 آذرماه سال 1382 22:17
سلام. من گلجو هستم. صاحب وبلاگی در پرشین بلاگ. بیشتر به دلیل نقایص فنی پرشین بلاگ و مقداری هم به دلایل شخصی تصمیم گرفتم بیام اینجا، ولی هنوز نتونستم تصمیمم رو قطعی کنم. یه مدت اینجا شروع میکنم ببینم چی میشه. برای حسن آغاز، با مولانا شروع میکنم... من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج...