سلام. من گلجو هستم. صاحب وبلاگی در پرشین بلاگ. بیشتر به دلیل نقایص فنی پرشین بلاگ و مقداری هم به دلایل شخصی تصمیم گرفتم بیام اینجا، ولی هنوز نتونستم تصمیمم رو قطعی کنم. یه مدت اینجا شروع میکنم ببینم چی میشه.
برای حسن آغاز، با مولانا شروع میکنم...
من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو، جز سخن گنج مگو
ور ازاین بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت:
آمدم، نعره مزن، جامه مدر، هیچ مگو
گفتم: ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت: آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی، جز که به سر هیچ مگو
گفتم: این روی فرشته ست عجب، یا بشر است؟
گفت: این غیر فرشته است و بشر هیچ مگو
گفتم: این چیست؟ بگو، زیر و زبر خواهم شد!
گفت: میباش چنین زیرو زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و نگار
خیز از این خانه برو، رخت ببر، هیچ مگو
حسن سلیقه ات را بنازم رفیق!
با درود به گلجوی گرامی
سردر گم تاریخی خویش است کلاف خالی است ولی مظهر نیش است غلاف دشنام و سقط علیه آزادی و علم هیهات از این گونه که بیش است خلاف . تصدقت ممیزی